به دانش فزای و به یزدان گرامی که او باد جان تو را رهنمایی
فردوسیمعنی :
علم و دانش خود را افزایش ده و به خداوند که راهنما و هدایت گر توست ، ایمان آور. </p><p>لغت :
فزا : بیفزا ، افزایش ده
گرای : علاقه و تمایل داشته باش
نکته :
فزای : ( از مصدر افزودن ) و گرای : ( از مصدر گراییدن) : فعل امر </p><p style="text-align: center;">
برای مشاهده ادامه نکات به ادامه مطلب مراجعه
نمایید.
· چو دخلت نیست ، خرج آهسته تر کن که می خوانند ملّاحان سرودی
معنی :
اگر درآمد نداری ، کم تر خرج کن ، زیرا دریانوردان شعر را این چنین می خوانند :
· اگر باران به کوهستان نبارد به سالی دجله گردد خشک رودی
سعدی
معنی :
اگر در کوهستان باران نبارد در مدّت یک سال رود دجله ، خشک می شود.
لغت :
دخل : درآمد
ملّاحان : ملوانان ، کشتی بانان
دجله : رودخانه ای در عراق
نکته
دستوری :
خشک رودی : ترکیب وصفی مغلوب = رود خشکی
این دو بیت سعدی با یکدیگر موقوف المعانی هستند.
*****
· گهر بی هنر زار و خوارست و سست به فرهنگ باشد روان تندرست
معنی :
انسان با اصل و نسبی که از هنر و دانش بی بهره باشد ، بی ارزش و ناپایدار است. روح و جان انسان ، با تربیت و دانش ، سلامت می ماند.
لغت :
زار : ناتوان و خوار
خوار : پست و بی ارزش
فرهنگ : تربیت و دانش
*****
· قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل ایّام بریم
معنی :
اگر انسان ارزش وقت را نداند و خدمتی شایسته انجام ندهد از اینکه عمر را بیهوده
هدر داده شرمنده است.
نکته :
« حکیم و تاریخ نویس یونانی » : هرودت مورّخ یونانی که به پدر تاریخ معروف است.
لغت :
تقوی : پاکدامنی ، پرهیزکاری
فضیلت : ارزش ، خوبی های اخلاقی
دست یازیدن : دراز کردن ، اقدام کردن
انحطاط : پست شدن ، فرو افتادن
مقهور : مغلوب ، شکست خورده
مقدونی : منسوب به مقدونیّه ، یکی از شهرهای یونان
اقتدار : قدرت داشتن ، توانمندی
توقع : انتظار ، پای نهادن به ... ، کنایه از وارد شدن به ...
اقلیمی : منسوب به اقلیم : سرزمین ، ناحیه ، قلمرو
ذخایر : جمع ذخیره ، اندوخته ها ، پس اندازها
هدر رفتن : بیهوده و بی ثمر بودن
در گرو : وابسته به
قابلیت : توانایی
بالش : رشد و بالندگی
سر زنده : شاد و سرحال
سامان : آرام و قرار ، نظم و نضباط
وهله : بار ، دفعه ، مرحله
قریحه : ذوق و استعداد
آموزه ها : درون مایه ها ، محتوا ، آموزش ها
حکیم : فلسفی
آبشخور : سرچشمه
دانش های زبانی و ادبی
نکته اول :
یکی از آرایه های ادبی تضمین است یعنی آوردن آیه ، حدیث ، شعر و عبارت معروف دیگران ضمن سروده یا نوشته خود باید بدانیم که تضمین دو گونه است :
1. آشکار :
در تضمین آشکار شاعر به نام شاعر یا نویسنده ای که شعر و نوشته او را آورده اشاره
می کند.
مانند : چه خوش گفت فردوسی پاکزاد ........... اثر سعدی تضمین از فردوسی
2. پنهان :
در تضمین پنهان به دلیل اینکه آن شعر یا نوشته تضمینی بسیار مشهور است به نام شاعر
یا نویسنده اش اشاره نمی شود.
مانند : آن شیر زن بمیرد ؟ او شهریار زاد « هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق »
اثر شهریار تضمین از حافظ
نکته دوم :
گاه فعل مضارع را برای کاری که در زمان ، گذشته ، صورت گرفته به کار می بریم تا
بگوییم که آن کار و آن پیام ، هنوز هم زنده ، و ماندگار و اثر گذار است.
مثلاً : تاریخ نویس یونانی حدود ......... می نویسد. - حضرت علی (ع) می
فرماید.